نقاشی چهره‌ی رهنما

پل الوار

یدالله رویایی

فرهاد مهراد

مرگ از نگاه رهنما

عکس و دیالوگی از پسر ایران از مادرش بی‌اطلاع است

صحنه‌ی رقص فیلم سیاوش در تخت جمشید

 

 

برای تو که به آن شکل مطلوب جاودانگی رسیدی و برای تو که زنده‌ای بیش از همه‌ی ما زندگان‌. .

هر چه زبان دارم به تو می‌دهم
چون برق خورشید طلایی تو که از مغزم
به روی تکه‌های قلبم ریخت
چون تو را فهمیدم

هر چه دست دارم به تو می‌دهم
چون تو را با زنجیرهای گوناگونی که دورت را گرفته‌اند
یافتم و تو هر مردابی را و هر چاله‌ی صورتی را
روشن کردی و سبز کردی
و با سرور انسانی‌ات زنجیرها را پاره کردی
و به پیش رفتی
هر چه دست دارم به تو می‌دهم
چون تو دست‌های زرد حاضران را گرفتی
.

پ.ن: تو، تو، تو دستان زردم را گرفتی و در اوج تاریکی روشنم کردی و سبز.

 

متاسفانه نتوانستم عکس‌ها و وید‌ئوهای کوتاهی از فیلم‌هایش را این‌جا بگذارم: به خاطر تغییرات اعمال شده که واقعا وقت و حوصله‌ی سردرآوردن ازشان را ندارم در این لحظه و دیگر  کیفم از بین رفت برای گذاشتنشان در این‌جا. فقط توانستم همه  را به صورت لینک آن ابتدای مطلب بگذارم.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها